یک بند غرق این همه حیوان شدن شدم
این شعر نیز قلب مرا پاک تر نکرد
این لحظه ها پراز تَرَک توبه ام شده
این بار هم قصیده ی اشکم اثر نکرد
هر روز سد قلب مرا این گناه ها
با طعم قند فاجعه سوراخ می کند
می ترسم آب از سر سد نیز بگذرد
قلب مرا بسوزد و خاکستری کند
اما شنیده ام که قنوت نماز تو
هر شب پر از دعای کسانی شبیه ماست
ما سنگ ریزه های پر از گِل، تو آبشار
این جلوه ی عظیم ترین رحمت خداست
آقا! همیشه این دل غرق گناه من
از مهربانی تو پر از شرم می شود
از اشک سرد منتظرانی شبیه من
آبی برای آمدنت گرم می شود؟
آقا چرا من این همه بد عهد و سرکشم؟
آقا هنوز لایق نام تو نیستم!
بگذار یک نگاه، مرا زیر رو کند
بگذار تا دوباره به نامت بایستم
@aspris
https://telegram.me/joinchat/DJivlj9j-Kql_c9ZkHNgCQ
تنهایی و ترس و بی کسی، دربدری
آواره ی دنیای بدی، بی بشری
این جا جمعه، غروب، دلتنگی، اشک
لبخند بزن برای عکسی هنری
شاعر: @entezarnegari
https://telegram.me/joinchat/DJivlj9j-Kql_c9ZkHNgCQ
شعری برای دهه کرامت:
این جا مثلثیست به نام حریم نور
راس سه گانه اش قم و شیراز و مشهد است
این خاک، بوی بارش خورشید می دهد
این خاک پاک، مقدم آل محمد است
این جا برادری که دلش رودخانه بود
یک تکیه گاه امن برای برادرش
یک آسمان کرامت و عشق و دلاوری
اندازه ی یقین اباالفضل، باورش
طعم زیارت دو غزل چای گرم با
شیرین ترین و ناب ترین قند پارسی
نارنج ها همیشه تو را مست می کنند
وقتی به حد شرعی شیراز می رسی
این تکه را بهشت به تاراج برده است
قدری به این ضریح پر از نور تکیه کن
با چادری که عطر گل یاس می رسد
بنشین! تیممی کن و ارام گریه کن
بر سروری شهر نشسته کریمه ای
لبریز از اجابت حاجات مردم است
این جا سه شنبه گاه نگاه فرشتگان
مهمانسرای دختر آیینه ها، قم است
حالا تمام شعر کبوترسرا شده
هر بیت دور گنبدتان بال می زند
حالا دنا، سهند و دماوند زردکوه
دارد به سمت پنجره تعظیم می کند
انگار از سخاوت سقای صحنتان
عمان، خلیج فارس، خزر آب می خورد
این شهر مشهد است که مثل کبوتری
هر روز دور گنبدتان تاب می خورد
یک کهکشان ستاره ی خاکی، سه آفتاب
یک کشور از طراوت این عطر مست مست
از بس که نرگس از نفسش پخش می شود
این خاک بوی عشق به مهدی گرفته است
شاعر: @entezarnegari
https://telegram.me/joinchat/DJivlj9j-Kql_c9ZkHNgCQ
پروردگارم!
این بار به امامم قسمت می دهم که سیمای کرامت توست
و سیمای روشناییت
و شکوه پادشاهی دیرپای مملکتت
قسمت می دهم به نام امامم که زمین و زمان را در بر گرفته
و تاریخ بشر می شناسندش
عمر عظیم امامم در سایه سار حی توست که وقتی همه نبودند، بودی
و وقتی همه نخواهند بود خواهی بود
و وقتی همه نیستند هستی.
پروردگارم!
این بار
با نفس گرم ظهورش
زندگان را زنده کن!
#عهدنوشت
الهم انی اسألک بوجهک الکریم...
https://telegram.me/joinchat/DJivlj9j-Kql_c9ZkHNgCQ
باران شو باز باران
که چشمهای جهانم پُر است از عبور خاکستر
و این رد پای سیاه زخم است
و این درست نقطه ایست
که از انبوه جهان چشم ترم گُر می گیرد
تب دارم
تبی سرد
تبی تهی
تبی خاموش
تا آن زمان که نور کماکان نیست
تا آن زمان که نور کماکان هست
و چشم هایم هر روز
جمعه می جوید
این جمعه ها که می گذرد
جمعه نیست
عید نیست
شاعر:@entezarnegari
https://telegram.me/joinchat/DJivlj9j-Kql_c9ZkHNgCQ
.: Weblog Themes By Pichak :.