سفارش تبلیغ
صبا ویژن

@Entezarnegari

جمعه ظهر است و آسمان گرم است

منتظر، پشت پنجره، تنها،

با نگاهی از اشتیاقت گرم

می نشینم کنار گلدان ها

 

می شمارم عبور کاشی را

بر تن گنبدی سراسر نور

رد پاهای مردهایی را

که از این کوچه می کنند عبور

 

باز همسایه هایمان دارند

آب بر خاک کوچه می پاشند

چای شان دم کشیده تا شاید

میزبان قدومتان باشند

 

خاک نم خورده ی محله ی ما

باز لبریز عطر مهمان هاست

کوچه از رد پا پر است ولی

سخت دلتنگ جای پای شماست

 

خسته و نا امید،چشمانم

بین این کوچه های هر جایی

دلم اما همیشه منتظر است

تا همین روز ها که می آیی...

https://telegram.me/joinchat/DJivlj9j-Kql_c9ZkHNgCQ




تاریخ : جمعه 95/6/5 | 12:47 عصر | نویسنده : انتظار نگار | نظر

  • paper | پارک ایران | تازیانه