سفارش تبلیغ
صبا ویژن

@enrezarnegari

زمین برای آمدنت

 با ابر

آذین بسته است آسمان را

و اشک حلقه زده چشم ابر ها را باز 

خورشید

آن که هر روز به لبخند نگاه تو مشرف می شد

در آب دریا غسل حاجت می کند هر صبح

و شب هنگام

ظهور چشم تو را سجده می کند بر کوه

ببین! دعای فرج از تمام پهنه ی گیتی

برای آمدنت ضجه می زند هر روز

شاعر: انتظار نگار

https://telegram.me/joinchat/DJivlj9j-Kql_c9ZkHNgCQ




تاریخ : پنج شنبه 95/5/28 | 9:42 صبح | نویسنده : انتظار نگار | نظر

در گوشه ای به یاد تو کز کرده گنبدی

دل از جهان خسته ی تاریک می بُرد

حالا سه شنبه می رسد و جمکران تو

دلتنگی نبود تو را بغض می کند


دارد صدای چهچه گنجشک خسته ای

فریاد می کشد سر غمهاش در حیاط

گلدسته ای به سوی تو قد می کشد ولی

قدش نمیرسد به بلندای چشم هات


حوضی سفید پر شده از اشک بیدلان

دلتنگی از زمین و زمان داد می زند

حالا صدای گریه در این مسجد بزرگ

تنها سرود منتظران تو می شود


این لحظه ها که پر شده از رنگ انتظار

گل کرده در سه شنبه شب جمکران هنوز

می پیچد اشتیاق تو هر هفته در حیاط

تنها سه روز مانده به جمعه! فقط سه روز...

شاعر: انتظار نگار

@entezarnegari

https://telegram.me/joinchat/DJivlj9j-Kql_c9ZkHNgCQ




تاریخ : سه شنبه 95/5/26 | 4:36 عصر | نویسنده : انتظار نگار | نظر

مثل کبوتر باز هم دارم هوایت را

یا مثل آهو بره قصد التجایت را

مثل کویری سبز و رودی خشک می مانم

دنبال خواهم کرد اما ردپایت را

دنبال خواهم کرد تا من نیز بشناسم

معنای طعم خوب لبخند رضایت را

آموختم از چشم های خیس مادرها

تعظیم سوی گنبد زرد طلایت را

این نقره ها دلدادهای دلربایی هات

فولاد ها دل می دهند آهن ربایت را

ای کاش مثل گنبد آبی گوهر شاد 

خط می زدم تنهاییت را انزوایت را

حالا گشودی جای نیشابور در مشهد

دروازه های رحمت حصن خدایت را

ای کاش این بار از کنار کعبه برخیزی

در شهر تاریکی بپیچانی صدایت را

شاعر:انتظار نگار

 @entezarnegari

https://telegram.me/joinchat/DJivlj9j-Kql_c9ZkHNgCQ




تاریخ : سه شنبه 95/5/26 | 4:32 عصر | نویسنده : انتظار نگار | نظر

آماده کنید رخت کشتیبان را

تا از کف  شن در آورد  سُکان را

دریای به خون نشسته تا لمس کند

پرواز بلند موج در باران را

@entezarnegari

https://telegram.me/joinchat/DJivlj9j-Kql_c9ZkHNgCQ




تاریخ : سه شنبه 95/5/26 | 4:31 عصر | نویسنده : انتظار نگار | نظر

آماده کنید رخت کشتیبان را

تا از کف  شن در آورد  سُکان را

دریای به خون نشسته تا لمس کند

پرواز بلند موج در باران را

@entezarnegari

https://telegram.me/joinchat/DJivlj9j-Kql_c9ZkHNgCQ




تاریخ : سه شنبه 95/5/26 | 4:30 عصر | نویسنده : انتظار نگار | نظر

  • paper | پارک ایران | تازیانه